افزایش ساعت خدمات‌رسانی خطوط اتوبوسرانی مشهد در دهه کرامت | سرویس‌دهی رایگان در روز میلاد امام رضا (ع) اعمال‌قانون ۱۰۲۴ دستگاه خودروی حادثه‌ساز در مشهد | ۵۲ نفر در تصادفات رانندگی طی ۲۴ ساعت گذشته مصدوم شدند (۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۳) آمادگی تمام ظرفیت‌های شهری مشهد برای برگزاری جشن بزرگ دهه کرامت هوای کلانشهر مشهد امروز در شرایط پاک قرار گرفت (۲۱ اردیبهشت ۱۴۰۳) وقوع ۶۸ حادثه در پی وزش باد و بارش باران در مشهد(۲۰ اردیبهشت) وزش باد شدید در مشهد باعث جدا شدن ورق‌های کامپوزیت نمای یک هتل شد ۴۳ نقطه از مشهد درگیر آب گرفتگی شد | حجم بارش در مشهد به ۱۳ میلی‌متر رسید (۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۳) فرودگاه مشهد مثل دبی نشد! | بارش شدید باران خللی در پروازها ایجاد نکرد راه‌آهن مشهد: مسافران زمان‌بندی برای رسیدن به ایستگاه راه‌آهن را در نظر بگیرند (۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۳) ۱۵۰ دقیقه‌ تلاش آتش نشانان برای نجات دو جوان کارتن خواب از سیلاب کال خیام + عکس شهردار مشهد: ۶ هزار نیروی خدمات شهری مشغول فعالیت هستند (۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۳) + فیلم رفع ۴۰ مورد آب‌گرفتگی درپی بارش‌های اخیر در مشهد + فیلم (۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۳) مشهدالرضا(ع) در تدارک ویژه‌برنامه‌های دهه کرامت | اجرای بیش از ۳۰ برنامه ویژه برای دهه کرامت در مشهد + فیلم اعلام ویژه‌برنامه‌های دهه ادب و حماسه | همایش علمی «حکیم توس» در مشهد برگزار می‌شود آغاز جشن‌های دهه کرامت در مشهد | مدیریت شهری با فضاآرایی شهری به استقبال این دهه می‌رود بوستان‌های وکیل‌آباد و چهل‌بازه مشهد تعطیل شدند (۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۳)
سرخط خبرها

یک قاب خیالی از اعماق شاهنامه

  • کد خبر: ۶۷۶۴۸
  • ۲۹ ارديبهشت ۱۴۰۰ - ۰۵:۵۷
یک قاب خیالی از اعماق شاهنامه
امید مافی - روزنامه‌نگار

یک تصویر فراواقعی هولناک چشم‌خانه‌ها را پر کرده است. باد در کوچه‌های خاکی توس، هروله می‌کند و آفتاب ولرم صورت‌ها را نوازش می‌دهد. رودابه و زال از اعماق شاهنامه بیرون می‌زنند تا هزار سال پس از دلدادگی، دوباره خیابان‌ها را گز کنند و از تن دادن به تیغ تاریخ سر بزنند.

زال با آن مو‌های سپید، اول به یک آرایشگاه می‌رود و موهایش را های‌لایت می‌کند تا هم آلامد باشد و هم رؤیا‌های باستانی‌اش را فراموش کند. رودابه هنوز برای زال می‌میرد و با استشمام عطر شوی مهربانش، کیفور می‌شود. دردانه مهراب کابلی به زال می‌گوید: «برویم کوهسنگی هوایی بخوریم و از فراز آن، شهر را ببینیم.» کلاغ‌ها در کوهسنگی دنیا را روی سرشان گرفته‌اند و آرامش عاشق و معشوق را به‌هم می‌زنند. زال دستش را در جیبش می‌گذارد و از رودابه می‌پرسد: «چرا اینجا هیچ خبری نیست؟» یک نفر که دارد لابه‌لای شاخه‌ها تاب می‌خورد، به آن‌ها می‌گوید: «از وقتی کسب‌وکار کرونا رونق گرفته است، مردم کمتر از خانه‌هایشان بیرون می‌آیند و در خوف و بیم ترجیح می‌دهند در پارک محله خود قدم بزنند.»

زال و رودابه با یک تاکسی شیک، خودشان را به باغ نادری می‌رسانند تا با نادرشاه افشار عکسی سه‌نفره بگیرند. نادر، اما رفته است واکسن بزند تا بیش از این به ماسک‌ها و عطسه‌ها و سرفه‌ها مشکوک نباشد. او در رده سنی شونصدسال به بالا جاگرفته است و تنهاکسی است که می‌تواند بساط این درد مردافکن را همچون بساط سرزمین‌هایی که فتح کرده است، جمع کند. رودابه حیران است. به نگهبان باغ نادری می‌گوید: «اگر نادر برگشت و سراغ ما را گرفت، بگو از طریق پرندگان نامه‌بر جویای حالش خواهیم شد». آن‌ها هنوز نمی‌دانند با یک آیفون کوچک، می‌توانند در کلاب‌هاوس شرکت کنند و پشت دود سیگار با نادر کلنجار بروند.

مقصد بعدی زوج رومانتیک، بازاررضاست. توی راه، دلشان برای سوگلی‌شان غنج می‌رود و قول می‌دهند یک روز بارانی دیگر با رستم و رخش به شهر بیایند. کمترکسی سراغ خرید انگشتر و جغجغه و تیله و خروس‌قندی می‌رود. زال دل به دریا می‌زند و با تمام اسکناس‌هایش یک تسبیح شاه‌مقصود اصل می‌خرد تا وقتی به عمق تاریخ برگشت، یادگار داشته باشد. رودابه هم یک جین جوراب می‌خرد تا بین رستم و تهمینه و اسفندیار و بهمن و بیژن و داراب و سین‌دخت تقسیم کند. یک بسته آب‌نبات هلدار هم برای همه شخصیت‌های شاهنامه می‌خرد. از داروخانه آن‌سوی بازاررضا هم چند ورق قرص آسنترا و دیازپام می‌خرند تا شب‌ها سیمرغ توی خواب راه نرود و از میزان نگرانی‌اش بکاهد.

روز‌های آخر اردیبهشت است، اما شهر به دلیل کرونا و کم‌آبی، حال خیلی خوبی ندارد. زال با تماشای آدم‌ها در خیابان‌هایی که هیاهو و شلوغی قبل را ندارند، بهانه سیمرغ را می‌گیرد و به رودابه می‌گوید: «بهتر است برگردیم به شاهنامه و کارت شناسایی خود را نشان فردوسی دهیم. آخر من موهایم را بلوند کرده‌ام و ممکن است حکیم، ما را نشناسد.»

آن‌ها با یک تاکسی دربست به توس برمی‌گردند و در طرفه‌العینی به میان ابیات شاهنامه می‌غلتند. آنجا در تمام ۵۰ هزار بیت شاهنامه دارد باران می‌بارد و رستم ابر‌ها را زیر پیراهنش، پنهان کرده است تا پس از کشتن دوباره سهراب، آب شور کم نیاورد!

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->